MBA

گروه تخصصی MBA (مرکز آموزش ماهان)

MBA

گروه تخصصی MBA (مرکز آموزش ماهان)

سلام به تمام دوستان عزیزم, چند ماه پیش کتاب هفت عادت مردمان موثر رو برای چاپ در فصلنامه شرکت کارال خلاصه کردم.

به نظرم مناسب اومد که برای مطالعه شما عزیزان اینجا هم به اشتراک قرارش بدم.

 

مقدمه

بی شک کتاب هفت عادت مردمان موثر یکی از تاثیر گذار ترین کتب حوزه رفتار و مدیریت رفتار می باشد. مبنای کتاب بر این اساس قرار گرفته است که تمامی ما انسان ها عادات ذهنی و رفتاری داریم که همین عادات مستقیما در پیروزی ها و شکست های ما در طول مسیر زندگی تاثیر گذار هستند. اصولا هر پیروزی یا شکست از درون ما یعنی از همان عادات ناشی می شوند و بسیار کمتر از آن چیزی که گمان می کنیم مسائل به صورت تصادفی رخ می دهند. بر این اساس دکتر استفان کووی پس از سال ها مطالعه و پژوهش درباره این عادات رفتاری و ذهنی به یک جمع بندی در رابطه با آن دسته از عاداتی رسیدند که در مورد طیف وسیعی از افراد موفق صدق می نماید به عبارت دیگر می توان اینگونه بیان کرد که برای موفقیت در زندگی باید خود را به این عادات رفتاری و ذهنی مجهز نمود.

نظرات برخی از اندیشمندان در مورد این کتاب و نویسنده اش

"شاه کلید و راز نهان موفقیت در رشته ای از اصول نهفته است و استفان کووی استاد این اصول است."

آنتونی رابینز "نویسنده کتاب های توان بی پایان و بسوی کامیابی"

استفان کووی برای آمریکایی ها همپای سقراط است. ذهن را به نکات پایدار از جمله ارزش ها, خانواده و روابط اجتماعی سوق می دهد.

برایان تریسی


خلاصه متن کتاب

در این کتاب نویسنده از هفت عادت نام می برد و آن ها را به سه بخش تقسیم می نماید,

بخش اول شامل سه عادت که موجب پیروزی شخصی می گردند.

بخش دوم شامل سه عادت که موجب پیروزی های عمومی  می گردند و

بخش سوم که شامل یک تک عادت برای بازسازی می گردد.

نویسنده در ابتدا عادت را تحت عنوان نقطه تلاقی دانش, مهارت و اشتیاق تعریف می نماید. به بیانی دیگر برای آن که به انجام کاری عادت نمائیم ابتدا نیاز داریم دانش کافی را در آن زمینه داشته باشیم مفهوم دانش در اینجا یعنی چه کاری را برای رسیدن به چه هدفی انجام می دهیم, پس از آن نیاز به مهارت داریم یعنی آن کار را به چه صورتی باید انجام دهیم و سوم نیاز به اشتیاق یعنی میل و انگیزه داریم تا آن کار را بارها تکرار کنیم و به این صورت ما به یک رفتار عادت می نمائیم.

در بیان این عادات اصل توالی رعایت شده است یعنی باید ابتدا سه عادت اول را تمرین نمائید و سپس سراغ بقیه بروید, هر چند نظر نویسنده بر این است که سعی کنید وقت فراوانی را برای درونی کردن سه عادت اول صرف ننمائید به گونه ای که از ادامه مطالعه و تمرین باز بمانید.

سه عادت ابتدایی تمرینی است برای رسیدن از حالت اتکا به حالت استقلال که لازمه رشد شخصی است, با این توضیح که تمامی ما در بدو تولد به صورت موجوداتی کاملا متکی به دنیا می آئیم و باید در طول زمان ابتدا از این حالت به حالت استقلال برسیم.

سه عادت دوم تمرینی است برای رسیدن از حالت استقلال به حالت اتکای متقابل که لازمه رشد اجتماعی است و

عادت هفتم, عادت به تجدید قواست.

و حالا عادت اول, عامل بودن

عامل بودن: یعنی باور به این موضوع که شما کسی هستید که ابتکار عمل زندگی خود را در دست دارید, باور به این موضوع که هر آنچه از زندگی خود می خواهید باید تنها از خودتان بخواهید و شما خود شخصا مسئول پیروزی ها و شکست های خود هستید. افراد عامل رفتارشان حاصل انتخاب های آگاهانه خودشان است نه ثمره اوضاع و شرایط مبتنی بر احساسات.

افراد عامل نقطه مقابل افراد واکنشی هستند. افراد واکنشی اغلب تحت تاثیرمحیط فیزیکی خود قرار می گیرند اگر هوا خوب باشد حالشان خوب است و اگر هوا دلگیر باشد آن ها نیز دلگیر می شوند اما افراد عامل خود را مسئول شادی خود می دانند و نه آب و هوا را. افراد عامل می گویند من به خاطر سهل انگاری های خود نتوانستم درسم را ادامه بدهم اما افراد غیر عامل می گویند شرایط محیا نبود و من درس نخواندم. بزرگترین درسی که از این عادت می آموزیم این است که ما حاصل انتخاب های خودمان هستیم و شخصا مسئول خوشبختی خودمان. یک کارمند عامل اگر دیر به سر کار خود بیاید زمین و زمان را بهانه نمی کند تا بگوید من بی تقصیرم بلکه به راحتی می گوید من در زمان بندی اشتباه کردم و بابت آن هم عذرخواهی می نمایم.

عادت دوم, ذهنا از پایان آغاز کنید

ذهنا از پایان آغاز کنید: مفهوم این عبارت آن است که به روشنی مقصد خود را بشناسید یعنی همان ابتدایی که تصمیم به انجام یک کار یا پروژه می گیرید بدانید می خواهید در نهایت به کجا برسید و مسیر حرکت خود را از انتها به ابتدا تجسم کنید. بدانید که همه چیز دوبار زائیده می شوند یک بار در ذهن شما و یک بار در دنیای واقعیت. پس تمامی آنچه را که می خواهید در واقعیت رخ بدهد یکبار از انتها در ذهن خود مجسم کنید. بیشتر شکست های کسب و کار از عدم آفرینش درست نقطه پایان و مسیر راه رخ می دهد. همان جمله ای که می گوید بگذار شروع کنیم برای بعد, بعدا فکر می کنیم. باید برای کل مسیر زندگی خود با توجه به اولویت های خود یک تصویر ذهنی کامل داشته باشید. این عادت یک تمرین برای رهبری خودتان است در واقع بر خلاف عادت سوم که در ارتباط با مدیریت خودتان است, این عادت به شما می آموزد تا رهبر زندگی خودتان باشید. در یک تعریف ساده "مدیریت یعنی درست انجام دادن امور و رهبری یعنی انجام امور درست". با این عادت به نقطه پایانی و نتایج پایانی تصمیمات فعلی خود نگاه می کنید و می بینید آیا این همان کاری است که واقعا می خواستید انجام دهید؟

عادت سوم, نخست امور نخست را انجام دهید.

این عادت در واقع زیر بنای اصول مدیریت شخصی است, یعنی تصویر درستی از اولویت های خود ترسیم کنید و کارهای خود را بر اساس آن اولویت ها انجام دهید. افراد موفق و موثر اولویت های خود را بر اساس اصل ضروری بودن کارها انجام می دهند و افراد غیر موثر بر اساس اضطراری بودن آن ها. یک فرد موفق و موثر می داند که مطالعه دروس دانشگاهی اش هم اکنون برایش ضروری ترین امر است هر چند امتحان آن درس دو ماه دیگر باشد(عدم اضطرار), پس ابتدا به انجام آن می پردازد. یک فرد غیر موثر با وجود اینکه می داند از اضافه وزن زیاد رنج می برد و برایش ضروری است که وزن خود را کم کند اما این ضرورت را به تاخیر می اندازد تا زمانی که به خاطر حمله قلبی یه بیمارستان می رود و دکتر به او می گوید باید تا دو ماه آینده ده کیلوگرم از وزن خود کم کند وگر نه خواهد مرد! و حالا آن کار را انجام می دهد به خاطر اضطرار. این عادت یعنی آن که تا حد ممکن از دایره ضرورت های خود خارج نشویم و با شناخت درست ضروریت های خود آن ها را ابتدا انجام دهیم.

عادات پیروزی های عمومی

عادت چهارم, برنده برنده بیندیشید.

این عادت به یک شیوه تفکر در روابطمان با دیگران اشاره می کند شیوه ای که در آن می آموزیم رابطه درست با دیگران زمانی اتفاق می افتد که هر دو طرف برنده باشند تنها در این حالت است که می توانیم به تعاملات سازنده و طولانی مدت با اطرافیان خود فکر کنیم. رایطه برنده برنده در واقع رابطه میان دو فکر بالغ است. در واقع رابطه بالغ بالغ تنها حالت رابطه برنده برنده است, اما بلوغ در اینجا به چه معناست, بلوغ به معنای بر قراری توازن میان جسارت و ملاحظه است, جسارت برای حفظ حقوق خودمان و ملاحظه برای حفظ حقوق دیگران. تمامی روابط خود را باید بر همین اساس ارزیابی کنیم.

عادت پنجم, نخست بخواهید بفهمید آنگاه جویای تفاهم باشید.

این عادت به ما می آموزد در ارتباطمان با دیگران با آنان همدلی کنیم, شنونده خوبی باشیم و به جای آنکه مدام در پی بیان نظرات خود به دیگران باشیم سی کنیم آنان را بدون قضاوت کردن بهتر بشناسیم و در روابطمان از پند و اندرز دادن, قضاوت کردن, پیش داوری و بازپرسی کردن اجتناب کنیم.

عادت ششم, نیروی جمعی ایجاد کنید(هم افزایی یا سینرژی).

این عادت به گونه مستقیم نتیجه دو عادت قبلی یعنی برنده برنده اندیشیدن و همدلی با دیگران است و همچنین علامتی از توان رهبری جمعی است, به طور خلاصه هم افزایی زمانی رخ می دهد که توان کل عناصر از حاصل جمع توان تک تک عناصر بیشتر می شود

به عنوان مثال وزنی که دو تکه چوب با هم تحمل می کنند از مجموع وزنی که هر یک به تنهایی تحمل می کنند بسیار بیشتر است. برای ایجاد باید از تفاوت های میان خود و دیگران استقبال کنید و ارتباطتان با دیگران فراتر از مرزهای احترام به همدلی برسد. توضیح اینکه ارتباط دو شخص می تواند در یکی از حالات زیر قرار گیرد: همکاری پائین و اعتماد پائین که نتیجه باخت باخت است. همکاری متوسط اعتماد متوسط که نتیجه مصالحه یا همان احترام است و سوم همکاری بالا و اعتماد بالا که نتیجه ایجاد نیروی جمعی و هم افزایی است.

عادت بازسازی

عادت هفتم, اره را تیز کنید.

فردی را تصور کنید که با رنج فراوان در حال اره کردن یک درخت است و پیشرفت چندانی ندارد, از او می پرسید که چه می کند و او می گوید بیش از پنج ساعت است که مشغول اره کردن این درخت است و دیگر توانی ندارد به او می گوئید بهتر نیست اره خود را تیز نماید؟ او به شما می گوید آن قدر مشغول کار است که وقتی برای این کار ندارد. این وضعیت دقیقا همان وضعیتی است که یک شخص بخواهد بدون بازسازی و بازنگری چهار بعد اساسی زندگی, شش عادت قبلی را انجام دهد که محال است.

چهار بعد اساسی زندگی عبارتند از: 1- بعد جسمانی(ورزش, تغذیه و کنترل فشارها) 2-بعد ذهنی(مطالعه, تجسم, برنامه ریزی, ...) 3- عاطفی-اجتماعی(خدمت, همدلی, امنیت عاطفی, ...) 4- بعد معنوی(تعیین ارزش ها, تعهد, کارهای خیریه و ...)

بدون توجه به این چهار بعد نمی توان در مسیر عادات قبلی موفق بود.

مطالب بالا خلاصه و اقتباسی از کتاب هفت عادت مردمان موثر نوشته استفان کووی با ترجمه آقای محمدرضا آل یاسین بود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۱۰
Pooya Yaghoobirad

نظرات  (۷)

خیلیی خیلیییییییییییییییی خوب بود در حدی که باید بگم گله هات به سرم :-)
۱۲ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۵۹ مسعود توکلی تنها
سلام امیر جان
ممنون از مطلب زیبایی که گذاشتی خیلی مفید بود.لطفا بازم ازین مطالب مفید بزار.
۱۰ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۴۶ امیر وصالی
پوجا جان 
مرسی از مطلبی که گذاشتی
امیدوارم که بتونیم در با هم (همه اعضا گروه) مطالب ارزنده ای را تبادل کنیم.
در مورد یادداشتی هم که گذاشته بودی من نشیده بود ولی فرصت مطالعه آن را پیدا نکرده بود که با توضیحات شما حتما کتاب رو در اولینفرصت مطالعه می کنم.
کاملا موافقم اصطلاحا میگن یادگیری فرایندی نسبتا پایداره  که منجر به تغییر رفتار می شه به همین علت هم هست که ما بسیاری از مطالب رو می خونیم بدون اینکه در ما منجر به تغییره رفتاری بشه.
این کار سخت و نیازمند آگاهی کامل از خودمونه.

کاملا موافقم اصطلاحا میگن یادگیری فرایندی نسبتا پایداره  که منجر به تغییر رفتار می شه به همین علت هم هست که ما بسیاری از مطالب رو می خونیم بدون اینکه در ما منجر به تغییره رفتاری بشه.
این کار سخت و نیازمند آگاهی کامل از خودمونه.

۱۰ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۴۳ آمنه موسوی
مرسی از اقای وصالی برای ساخت وبلاگ. مرسی از پویا برای انتخاب این موضوع خوب برای استارت وبلاگ. فکر میکنم خیلی هامون این کتاب رو خوندیم. واقعا فوق العاده است اما واقعیت اینه که عمل کردن صددرصد به این مطالب سخت و نیازمند زمان هستش. کاش در طول دوره فرصتی پیش بیاریم و گهگاهی بصورت حضوری توی کلاس درباره این مطالب صحبت کنیم.
مرسی از اقای وصالی برای ساخت وبلاگ. مرسی از پویا برای انتخاب این موضوع خوب برای استارت وبلاگ. فکر میکنم خیلی هامون این کتاب رو خوندیم واقعا فوق العاده است. اما واقعیت اینه که عمل کردن صددرصد به این مطالب سخت و نیازمند زمان هستش. کاش در طول دوره فرصتی پیش بیاریم و گهگاهی بصورت حضوری توی کلاس درباره این مطالب صحبت کنیم.

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی